1-سروصدا و هیاهوی جنگجویان و اسب هایشان آن قدر زیاد بود/که از سیاره های آسمانی(مریخ و زحل) هم فراتر میرفت.2-شمشیرها و دستهای جنگجویان از شدت خونریزی به رنگ لعل(قرمز)شده بود/ بستر زمین هم زیر گامهای سوارکاران و اسبانشان به دلهره و اضطراب افتادهبود.3-حتی شیران نر میدان جنگ را ترک کردند/عقاب شکاری هم از آن منطقه پرواز کردند(برای هیچ جنبندهای جای قرار و سکون نبود)4-خورشید هم از آن وضعیت سخت ترسیدهبود/خاک و سنگ هم از ترس هجوم جنگاوران به اضطراب و دلهره افتادهبود.5-کاموس(پهلوان تورانی)به سپاه خود اینگونه گفت:/حتی اگر قرار باشد آسمان را هم درنوردید،6-به ابزارهای جنگی مسلح شوید/ و با آنها ایرانیان در تنگنا قرار دهید و اسیر کنید.7 ـ جنگجوي شجاعي كه نام او
اشكبوس بود / مانند طبل بزرگي فرياد كشيد . 8 ـ آمد كه با ايرانيان بجنگد و همرزم و حريف خود را به زمين بزند ، شكست بدهد و بكشد .9ـ رهام ( پسرگودرز ) در حالي كه كلاه جنگي و لباس مخصوص جنگ پوشيده بود ، سريع وارد میدان شد/ و گرد و خاك ميدان جنگ به ابرها رسيد .10 ـ رهام با اشكبوس به مبارزه پرداخت ( درگير شد ) /و از هر دو سپاه ( براي تشويق آنها ) صداي شيپور و طبل بلند شد . 11 ـ اشكبوس گرز سنگين خود را به دست گرفت /و زمين براي تحمل سنگيني آن مثل آهن سخت و آسمان ( به خاطر بزرگي يا در اثر گرد و غبار ) تيره و تار شد.12 ـ رهام گرز سنگين خود را بركشيد ( بيرون كشيد ) /و دست دو پهلوان از جنگ با گرزها خسته شد . 13 ـ وقتي رهام از جنگ با اشكبوس كشاني درمانده و ملول شد ،/ از او روی برگرداند و به طرف كوه رفت ( فرار كرد )14 ـ توس ( فرمانده سپاه ) از مركز سپاه خشمگين شد / اسبش را به حركت درآورد تا پيش اشكبوس ( براي جنگي وابسته های پیشین و پسین در زبان فارسی...
ادامه مطلبما را در سایت وابسته های پیشین و پسین در زبان فارسی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : smaell1354 بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 15 تير 1401 ساعت: 2:45